خود انساني و خود شغلي
اين مطلب جالب كه در سايت دبش امده بود را بخوانيد:اول : من ارزشمند) در يكي از كوهنورديهاي ماههاي اوليه دانشگاه وقتي روي قله سرود« اي ايران» را خوانديم و گفتيم «جان من فداي خاك پاك ميهنم» يكي از دوستان پرسنتر كه تجربههايي از جنس تلاش براي فدا كردن جان را نيز در كارنامهاش داشت گفت اين بيت غلط است. جان شما ارزشمندتر از خاك وطن است. براي ما كه آغشته به ادبيات كساني همچون مرحوم شريعتي بوديم اين حرف عجيب و غيرقابل باور ضربهاي بود كه بر شيشه نگاهمان خورد. براي من ضربه دوم را مصطفي ملكيان زد. اولين جملهاي كه در اولين برخوردم با او به خاطر دارم اين بود كه «وجود شما از هر چيزي مهمتر است. من اثبات نميكنم ولي ميگويم سخن گفتن از فدا كردن خود براي ميهن و آرمان و مذهب و خلق امري بيمعنا است » ( نقل به مضمون). اين بيان اگزيستانسياليستي از خود انساني، براي من آنقدر جذاب بود كه تا مدتها با آن كلنجار ميرفتم. گرچه دوستاني با نگاههاي ايدئولوژيك (چه مذهبي و چه غير مذهبي) به راحتي قادر بودند تا چنين ديدگاهي را غلط يا قابل رد كردن بشمارند ولي به نظر من ميرسيد نكته نهفتهاي در اين سخن وجود دارد كه بسيار ارزشمند است. هر چند تا سالها بعد مغز سخن وي را لمس نكردم.ادامه
No comments:
Post a Comment